معنی ইর্ষা করা - جستجوی لغت در جدول جو
ইর্ষা করা
بددل بودن، حسادت کردن
ادامه...
بَددِل بودَن، حَسادَت کَردَن
دیکشنری بنگالی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ঈর্ষা করা
حسادت کردن
ادامه...
حَسادَت کَردَن
دیکشنری بنگالی به فارسی
রক্ষা করা
نگهداری کردن، برای محافظت، محافظت کردن، حفاظت کردن
ادامه...
نِگَهداری کَردَن، بَرایِ مُحافِظَت، مُحافِظَت کَردَن، حِفاظَت کَردَن
دیکشنری بنگالی به فارسی
ঈর্ষা করে
با حسد، با حسادت
ادامه...
با حَسَد، با حَسادَت
دیکشنری بنگالی به فارسی
ইচ্ছা করা
آرزو داشتن، آرزو کردن، خواستن
ادامه...
آرِزو داشتَن، آرِزو کَردَن، خواستَن
دیکشنری بنگالی به فارسی